ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
امسال محرم نیز در سوگ امام حسین(ع) و یارانش و مصائبی که بر خاندانش رفت , عزاداری شایسته ای در جهان معمول گردید و سهم ایرانیان در این عزاداریها کماکان بیشتر و شایستهتر از بقیه بوده است. ولیکن در کنار اینهمه محبت و ارادت ایرانیان به امام حسین ، دستهایی در کارند تا این وابستگی و تعلق را ضعیف نمایند .
اگر اهل گشتن در وبلاگها و سایتهای منتقد اسلام و خواندن مطالب و مقالات سایتها و وبلاگهای اسلام ستیز باشید ، شاهد موج انبوهی از کینه و نفرت از سوی این سایتها و وبلاگها خواهید بود . یکی از ترفندهای اسلام ستیزان،ایجاد نزاع میان اسلام و ملیگرایی است و این افراد متاسفانه با استفاده ابزاری از نمادهای ملی ، می کوشند با طرح مسائلی همچون دشمنی پیامبر و امامان شیعه ، با مردم ایران و ایرانیان میکوشند اسلام را تضعیف نموده و میخواهند ارتباط و تابعیت مردم ایران از یک پیامبر برخاسته از عرب را اسلام زیر سوال ببرند .
اسلام ستیزان با قراردادن اسلام در مقابل ایران ، متاسفانه تمام اشخاص دینی و مذهبی مورد احترام مسلمانان را مورد هجوم و حمله قرار میدهند ، به خصوص اینکه در ایام محرم فعالیت اسلامستیزان علیه امام حسین(ع) شدت مییابد .
بسیاری از این افراد میکوشند با نقل احادیثی از امام حسین ، چهره ای ایران ستیز از او نمایش دهند .
سوء رأی الثانی فی الأعاجم :
لما
ورد بسبی الفرس إلى المدینة أراد الثانی أن یبیع النساء وأن یجعل الرجال
عبید العرب ، . فقال أمیر المؤمنین ( علیه السلام ) : إن النبی ( صلى الله
علیه وآله ) : قال : أکرموا کریم قوم وإن خالفوکم ، وهؤلاء الفرس حکماء
کرماء ، فقد ألقوا إلینا السلام ، ورغبوا فی الإسلام ، وقد أعتقت منهم لوجه
الله حقی وحق بنی هاشم -
ترجمه :
بدی رای عمر نسبت به عجم:
هنگامی
که به اسیر کردن ایرانیان دستور داده شد ، عمر خواست زنان را بفروشد و
مردان را برده عرب کند ولی امیر المومنین (ع) فرمود که پیامبر فرموده اند :
بزرگان هر قومی را بزرگ بدارید گر چه با شما مخالف باشند ....(ادامه سخن
امیر المومنین) و این ایرانیان ، حکیمانی بخشنده هستند که به ما صلح هدیه
کرد ه اند و به اسلام رغبت نشان داده اند ، پس من به خاطر خدا ، تمام حق
خود و بنی هاشم را می بخشم و انها
را آزاد میکنم.
۲- دنباله حدیث نشان میدهد که دستور اسارت و بیگاری ایرانیان مربوط به رأی عمربن خطاب خلیفه دوّم مسلمانان میباشد که در زمان خلافت او جنگ میان اعراب و ایرانیان اتفاق افتاد ، نه رأی امام صادق! چنانکه مینویسد: "سوءُ رأی الثانی فی الاعاجم ..." یعنی : رأی بد و ناشایست خلیفه دوّم درباره عجم ها ...". با وجود چنین صراحتی ، نویسنده بی اطلاع گمان برده که این عنوان ، دنباله حدیث امام صادق است و توّجه نداشته کتاب "سفینة البحار" در حکم فهرست "بحار الانوار" مجلسی است و عناوین "بحار الانوار" را در پی حدیث میآورد .
۳- پشت سر رأی خلیفه دوم ، این عبارت آمده است که علی علیه السلام با این رأی مخالفت نمود و گفت: "پیامبر(ص) فرمود که اشخاص بزرگوار از هر قوم را گرامی دارید ، هر چند با شما مخالفت کرده باشند و این ایرانیان مردمانی فرزانه و بزرگوارند که اظهار صلح به ما کردند و رغبت به اسلام نمودند و من برای رضای خدا از حقّ خود و بنی هاشم بخشی از این اسیران را آزاد ساختم."" (۲)
۴- در پی همین حدیث ، ذیل عنوان بالای صفحه "مدح العجم و ما یتعلق بهم" احادیثی چند در مدح ایرانیان آمده است .
۵- سند این حدیث به لحاظ علم رجال (حدیث شناسی) ضعیف است و اساساً معلوم نیست خلیفه دوّم چنین دستوری درباره اسیران ایرانی داده باشد. بعید نیست با توّجه به شرایط زمان صفویه و جنگهای طولانی میان ایرانی و عثمانی (نبرد میان شیعه و سنی) کسانی حدیث مزبور را به قصد تشدید شکاف بین شیعه و سنی ساخته و پرداخته باشند (والله اعلم).»