ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، نه ترس و نه مرگ
سرم تنها برای بوسیدن دستان مادر خم میشود
هرچند از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز ، روز مادر است ولیکن بمناسبت روز مادر ، سرودهی بی بار خویش را به تمام مادران تقدیم میکنم .
چون نوازد گوش طفلی را صدای مادران *** سر به خواب خوش نهند از لای لای مادران
کودکـان این غنچههای گلشن باغ وجود *** میکننـد رشـــد از تنفـس در هــــوای مادران
باز و بالنده شوند با صد فغان و خون دل *** صاف و بیغـش در حـریــم باصفــــای مادران
بار اول حرف میــم و آ مکـرر قبل نـــون *** شـد کلام آمـوز ایشـــان ، از عطای مادران
از تلاطم رهسپاری میکننــد تا خواب ناز *** گه به روی دست و گاهی روی پای مادران
قلب اولاد از وفـا و مهـــر مادر میتپــــد *** زین سبب شد قلب عالم نیـز مأوای مادران
چون رضایحق زخشنودی او حاصل شود *** هیچ حکمی سر نگیـرد جـز رضـــــای مادران
جنت و فردوس به زیر پای مادر شـد بنا *** میـراث حضرت زهراست ، این بنـای مادران