ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
تنهایی و درد حضرت علی ( ع)
حضرت علی (ع) در میان پیروان عاشقش تنهاست ، در میان امتش که همه عشق و احساس و همه فرهنگ و تاریخش را به علی (ع) سپرده است ، تنهاست . او را همچون یک قهرمان بزرگ ، یک معبود و یک اله می پرستند ، اما نمی شناسندش و نمی دانند که کیست ، دردش چیست ، حرفش چیست ، رنجش چیست و سکوتش برای چیست ؟
علی (ع) در میان پیروانش هم تنهاست ، این است که علی در اوج ستایشهایی که از او می شود مجهول مانده است . این درد است ، چه قبل از هر ستایش ، مدح و هر شعر و تجلیل از علی (ع) و حتی قبل از هر محبت به علی(ع) معرفت علی(ع) است که نیاز زمان ما و جامعه ماست ، که محبت بی معرفت ارزشی ندارد و خواست علی (ع) نمی باشد .
درد علی (ع) دو گونه است :
یک درد ، دردی است که علی از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند و درد دیگر دردی است که او را تنها ، شبها ی خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده .... و به ناله در آورده است .
ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس می کند .
اما این درد ، درد علی (ع) نیست
دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است ، " تنهایی " است ،
که ما آن را نمی شناسیم
باید این درد را بشناسیم ، نه آن درد را
که علی (ع) درد شمشیر را احساس نمیکند و ما درد علی(ع) را احساس نمیکنیم.