ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
ترّهاتی که در یک فصل زمستانی سال در ابتدای راه بیش یکصدوسی نوشتار را در کارنامۀ خود دارد ، بدون شکّ ، به تنهایی پاسخگوی هر حسابرسی و محاسبه خواهد بود .
پس هرگز مکدّر نشده و پا پس نکشیم و بدانیم شیرینی این گپ و گفتها و حلاوت اینهمه دلدادانها و قلوهگرفتنها ، در سخاوت همین نظرات است .
مگر نه اینکه همه ما به عشق همین نظرات مینویسیم . و اگر نباشد سخاوتمندی نظردهندگان که وقت خود برای خوب خواندن یک نوشتار ، مصروف مینمایند و انرژی خویش مبذول میدارند و دارایی حود هزینه میکنند تا "دیده شدن یک نویسنده" را ابراز نمایند .
تردید نکنیم که نظر دادن از نوشتن ، سختتر است .
برای هادی خیلی راحتتر است یک عکس یا شعر را دستمایه یک نوشتار نماید ، تا اینکه نوشتهها را به دقّت بخواند و بجای خدای آن نوشته ، نویسنده را مورد تفقّد قراردهد .
برای چرتی (به ضم چ - نه بکسر چ ) خیلی به صرفهتر است ، چرتش را بزند ، تا اینکه با هشیاری مضاعف ، مشتاقانه اجر و مزد نظردهندگان که همانا تائید زودهنگام نظراتشان میباشد را پیگیر شود .
برای سیّدمحسن خیلی راحتتر است در وبلاگ " من و زندگیش " آنقدر خرد شود که خردههایش پای هیچکس را نیازارد، تا اینکه در وبلاگ دوست داشتنی ترهاتش چیزی بنویسدکه نکند پای نحیف و فرتوت احساسات گتهترّهاتی(این پیرمرد کم طاقت و عصبانی) خلیده شود ،
و همینطور برای بیسواد و سایه و محمود و ....... خیلی آسانتر است به کار و تفریح خویش باشند ، تا اینکه با کلکل کردن در نظرات و یا پیش کشیدن موضوع حسّاس و حیاتی چون حجاب (که شاید به زعم بعضی نخ نما شده باشد) و یا مطرح کردن بحث غیبت که مشکل اساسی هر جامعه ای اعم از کوچک وبزرگ است ، دغدغه های خویش را پیگیری نمایند .
واز همه مهمتر برای سفرهانداز و نمدمال (یعنی مدیر وبلاگ) ، بسیار راحتتر و آسانتر است که همراه با ترنّم اشعار قیصرامینپور برای خسرو خوبانش در وبلاگ شخصی و قدیمی خویش " باران ترانه" شکیبایی کند ، تا اینکه از "چکنم چکنم" های گتهترهاتی بیحوصله و خسته شود .
پس منبعد از خودمان
رنجیده نشویم و با خودمان قهر نکنیم و به حرمت درویشی و درویشان ، چوب حراج
به نمدمان نزنیم.
عشقباشد همهخویشیم ،خدامیداند
مرحم هر دل ریشیم ،خدا میداند