کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد
کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد

هر کسی از ظن خود شد یار ما

الآن که برای فرار از رگبار پیری ، زیر چتر پنجاه سالگی پناه گرفته‌ام  ، وقتی 30 سال پیش را بیاد میارم و خود اکنونی‌ام را با خویشتن اونموقع مقایسه میکنم ، حس میکنم توی این سالها با اینکه ازخیلی جهات تغییر داشته‌ام ، ولی از این نظر که علیرغم تمام تلاشهایی که بابت استقلال و تاثیر نگرفتن در اندیشه و رفتار داشتم  لیکن ناخواسته متاثر از روشهای جاری و ساری نشأت گرفته ازسیستم سیاسی و احتماعی و فرهنگی بوده‌ام  ، تفاوتی با گذشته نکرده‌ام و البته این فقط منحصر به من نبوده و تمامیت جامعه غریق این جریان جبری بوده‌ و هستند . 

زیرا قاعده ( الناس علی دین ملوکهم) و یا ( الناس بامرائهم اشبه منهم بآبائهم ) همواره در سرگذشت انسانها تعبیر دائمی یافته و سیطره خویش را بر اندیشه ، گفتار و رفتار جامعه حفظ نموده است .       

یکی از مواردی که در تمامی زمانها سکّه‌اش رونق داشته و هرگز بازارش راکد نبوده ، قضیه هر کسی از ظن خود یار شدن است .

به خاطر دارم پسرعمه عزّت هنگامیکه داشت در دانشگاه شیراز رشته الکترونیک تحصیل میکرد ، به شوخی شعر ( " کوس نو دولتی بر بام سعادت بزنم  -  گر ببینم که مه نو سفرم باز آمد " ) حافظ را بصورت ( " کوس نود ولتی " ) 90 ولتی می‌خواند  و میگفت ما از بس گرفتار وات و ولت هستیم همه چیز را برقی و الکترونیکی می‌بینیم .

این خاطره را گفتم تا بدانیم همواره ، هرکس با فضای فکری خودش در هر موردی اظهار نظر میکند و به اینکه منطق و واقعیت چی هست ، زیاد کار ندارد .

دیروز همکارمان که مهندس است و مدیر ، بعنوان مصرف‌کننده برنج ضمن مقایسه ناشیانه برنج طارم با برنج وارداتی ، میگفت : وقتی بهای برنج وارداتی 2500 تومان است ، قیمت برنج طارم ایرانی چرا باید  از آن بیشتر باشد و نهایتاً چنین نتیجه میگرفت که شالیکاران ایرانی گرانفروش و بی انصاف هستند . 

توضیح دادم که مهندس جان قیمت تمام شده تولید یک کیلو طارم هاشمی بیشتر از 5000 تومان می‌شود  . درسته که مردم قدرت خرید آنرا با این قیمت ندارند ، ولی چرا واقعیت را کتمان میکنیم و توی سر مال می‌زنیم .

البته مهندس تقصیری ندارد که اینجوری به قضیه نگاه میکند . این برمیگرده به همون فضای فکری جامعه و سیستم سیاسی و فرهنگی که مهندس جزءیی از آن است .

چند سالی هست که دست اندر کاران ارشد کشور ، علیرغم  گرانی ، تورم ، بیکاری ، اعتیاد ، فساد هزار میلیاردی و  ......  ،  در هوای خودشان هستند و انگاری که همه مردم در گل و بستان  زندگی میکنند ، می‌فرمایند : سالانه دو میلیون شغل ایجاد شده است و یا اینکه تاکنون تحریم‌ها اثری نداشته است  و یا اینکه با وجود یارانه‌ها کسی به نان شب محتاج نیست . و گویا خبر ندارند که سالانه یک میلیون نفر بر بیکاران افزوده میشود و یا اینکه با شدت گرفتن تحریمها ، یکسالی هست که یک LC باز نشده و یا اینکه از زمان اجرای هدفمندی یارانه بر تعداد مشمولین و مستحقین فطریه افزوده شده است .

وقتی متولیان امور کشور ما ، تا بدین حد در گمانها و تصورات ذهنی خویش پرسه میزنند و چشم بر واقعیتهای انکار ناپزیر می‌بندند ، چه انتظاری از ما مردم عادی هست . ماشاءاله  همه‌مان کارشناسیم و مدیر و مدبر و مدعی مدیریت جهانی ، ولی مملکت خودمان هر روز یک مصیبت جدید دارد و کسی هم زیر بار نمی‌رود .  البته مملکت خودمان است اختیارش را داریم و به استکبار هم ربطی ندارد.