تنهایی و  درد حضرت علی ( ع)

حضرت علی (ع) در میان پیروان عاشقش تنهاست ، در میان امتش که همه عشق و احساس و همه فرهنگ و تاریخش را به علی (ع) سپرده است ، تنهاست . او را همچون یک قهرمان بزرگ ، یک معبود و یک اله می پرستند ، اما نمی شناسندش و نمی دانند که کیست ، دردش چیست ، حرفش چیست ، رنجش چیست و سکوتش برای چیست ؟

علی (ع) در میان پیروانش هم تنهاست ، این است که علی در اوج ستایشهایی که از او می شود مجهول مانده است . این درد است ، چه قبل از هر ستایش ، مدح و هر شعر و تجلیل از علی (ع) و حتی قبل از هر محبت به علی(ع) معرفت علی(ع) است که نیاز زمان ما و جامعه  ماست ،  که محبت بی معرفت ارزشی ندارد و خواست علی (ع) نمی باشد .

درد علی (ع) دو گونه است :

یک درد ، دردی است که علی از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می کند و درد دیگر دردی است که او را تنها ، شبها ی خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده .... و به ناله در آورده است .

 ما تنها بر دردی می گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس می کند .

اما این درد ، درد علی (ع)  نیست

دردی که چنان روح بزرگی را به ناله آورده است ،  " تنهایی " است ،

 که ما آن را نمی شناسیم

باید این درد را بشناسیم ، نه آن درد را

که علی (ع) درد شمشیر را احساس نمی‌کند و ما درد علی‌(ع) را احساس نمی‌کنیم.


  

تاریخ تحریر 90/05/29