ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
2- قرآن کتاب زندگی است ، و انیس و مونس (درصد قابل توجّهی از مردم) است بطوریکه با آن حرف میزنند ، با آن مشورت میکنند ، وقتی ناراحتند با قرائت آن آرام میشوند ، وقتی مشکل دارند از آن سؤال میکنند ، وقتی تحقیق دارند به آن مراجعه میکنند ، وقتی مدیر میشوند راهکارهای مدیریتی را از آن استخراج میکنند . و در احکام عبادی و ساختار حکومتی ، قوانین و باید و نبایدها از آن استنباط میشود .
در اینجا , قرآن کاتالوگ و راهنمای عبادت و زندگی برای تمامی جنیان و آدمیانی است که خلق شدهاند تا بندگی خدا کنند و خدا نیز به پاس بندگی آنها ، دنیا و نعمتها و ذخارف آنرا ، روزی و قسمت آنها قرار میدهد . تا خلائق علاوه بر روخوانی قرآن بعنوان بخشی از عبادت ، بتوانند با ترجمه و تفسیر و حتی پژوهش و تحقیق اجزاء و آیه های آن برنامهی زندگی دنیوی خویش را تهیه وتنظیم نموده و به آن عمل نمایند و سر انجام درآخرت اجر و مزد بندگیخویش و همچنین ثمره چگونه زیستن خویش را در قالب بهشت یا جهنم از خدا بگیرند .
کاربرد سوّم قرآن :
3- قرآن کتاب هدایت و راهنمای انسان تا بالاترین قله کمال (یعنی انسان کامل) است . کاربرد قرآن در اینجا ، صرفنظر از اعجاز و تقدس اینست تا بعنوان یک منشور جامع و کامل ، نحوهی سیر وسلوک در صراط مستقیم هدایت را تا مقصد تقرّب و نزدیکی به خدا ، به مردم بنمایاند .
لازم به ذکر است در این رهگذر سالک هرگز در فهم ظاهر و درک اجزاء قرآن ، توقف نمینماید . و از تفکّر لحظهای در اجزاء و آیات قرآن بعنوان یک معبر استفاده نموده تا بسرعت آز آن گدشته و به باطن و باطنهای قرآن که فهم کلیّت قرآن و ترسیم منشور مصوّر مفاهیم آن است منتقل شود تا با تکیه بر آن مسیر " آدم بودن تا انسان شدن " را که غایت و مقصود آفرینش است بپیماید . بعنوان نمونه دو قطعه شعر از مولوی و عطّار در خصوص تفاوت ظاهر و باطن قرآن در ادامه مطلب ارائه میشود .
در قسمتهای بعد خصوصیات دستپروردگان هر بخش از سه کاربرد فوقالذّکر تقدیم خواهد شد .