کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد
کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد

فاطی ماتی از سخاوت آسمان میگوید

سایت دهیاری غیاثکلا را گشودم تا ببینم مطلب تازه چی داره ، چشمم به عکسهایی افتاد که طی آن ، آقای بهروز علیپور (مدیر سایت و مسئول روابط عمومی دهیاری روستا) ، غیاثکلا را در تن‌پوش سفیدی از برف به تصویر کشیده بود . تحت تآثیر مناظر زیبای عکسها ، دست به قلم بردم تا چند سطری در باره برف که اینروزها روسفیدی غیاثکلا را به نمایش گذاشته بود ، بنویسم .

 بدین منظور به این وبلاگ آمدم تا با ایجاد پست ، مقصود خویش حاصل کنم که چشمم به لینک وبلاگ فاطی ماتی افتاد ، تحریک شدم تا اول سری به این وبلاگ بزنم و با خواندن نگاشته‌های حس برانگیزش ، احساس خویش را مهیای جوششی نمایم که تراوشات آن نوشتاری باشد در خور برف و زیبائی‌هایش ، زیرا قبلاً از قلم شیوا و رسای نویسنده‌ی این وبلاگ ، نوشته‌های احساسی ناب و زلال قرائت نموده بودم . به اشاره یک کلیک به محیط وبلاگ فاطی ماتی راه یافتم و خوشبختانه مشاهده کردم که سرکار خانم جالوی نژاد که از اهالی و نویسندگان خوش قریحه غیاثکلا میباشد ، کار مرا راحت کرده و دو روز جلوتر ، بزرگی و سخاوت آسمان را توصیف نموده است . ناگفته نماند که از خیلی وقت پیش , در صدد بودم تا این نویسنده صاحب ذوق را به جمع نویسندگان وبلاگ دلنوشته آزاد غیاثکلا دعوت کنم و یا اینکه اجازه‌ی ناخونک زدن به نوشته‌هایش را از او کسب نموده و بعضی از پستهایش را در این وبلاگ درج نمایم . اکنون که این توفیق حاصل شد ، نوشته‌ی دلنشین اینجا آسمان بزرگ شده ی این نویسنده را نقل مینمایم و برای نامبرده موفقیت روزافزون در عرصه‌ی پایش و نگارش متون ادبی را آرزومندم .  

 

 اینجا آسمان بزرگ شده ........

اینجا دل آسمان بزرگ شده آنقدر بزرگ که از جانش ذره ذره به زمین می بخشد...

گویی همه وجودش دستهایی شده که تکه تکه ابرهایش را می‌سایند و از سر کودکی و شیطنت بر سر زمین می‌ریزند..!

اینجا شاید آسمان با زمین بازیش گرفته...!
و چه شیرین است نظاره گر پاکی این دنیای کودکانه ، بودن...

اینجا آسمان با ذره‌های دلش همبازی‌اش را صدا می‌زند ، مهربانانه رویایش را از زمین به تصویر می‌کشد و شاید گاهی از غصه بهشتی که زمینش زده اند خرد می‌شود!


اینجا آسمان هر از گاهی رویای زلال بودن را نهیب می‌زند ...
لذت پاکی را برای من و زمین نقاشی می‌کند تا خدای سپیدی‌ها خیلی از آرزوهای مان دور نشود!

اینجا آسمان بزرگ شده و مهربان و زلال..
و من خدایش را ، خدایم را بخاطر هر تلنگرش سپاس می گویم...

والسلام

(14بهمن به مناسبت بارش بی سابقه برف در آمل)