کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد
کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد

شعری برای مادران

سرم را نه ظلم می تواند خم کند ، نه ترس و نه مرگ

سرم تنها برای بوسیدن دستان مادر خم میشود 


هرچند از اعماق وجودم اعتقاد دارم که هر روز ، روز مادر است ولیکن بمناسبت روز مادر ، سروده‌ی بی بار خویش را به تمام مادران تقدیم میکنم .


چون نوازد گوش طفلی را صدای مادران     ***    سر به خواب خوش نهند از لای لای مادران

کودکـان این غنچه‌های گلشن باغ وجود     ***    میکننـد رشـــد از تنفـس در هــــوای مادران 

باز و بالنده شوند با صد فغان و خون دل      ***    صاف و بیغـش در حـریــم باصفــــای مادران

بار اول حرف میــم و  آ  مکـرر قبل نـــون    ***    شـد کلام آمـوز ایشـــان  ، از عطای مادران     

از تلاطم رهسپاری میکننــد تا خواب ناز      ***    گه به روی دست و گاهی روی پای مادران

قلب اولاد از وفـا و مهـــر مادر می‌تپــــد    ***    زین سبب شد قلب عالم نیـز مأوای مادران 

چون رضای‌حق زخشنودی او حاصل شود ***    هیچ حکمی سر نگیـرد جـز رضـــــای مادران

جنت و فردوس به زیر پای مادر شـد بنا     ***    میـراث حضرت زهراست  ، این بنـای مادران