کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد
کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد

تمثال ائمه در قرآن


«و نرید ان نمن علی الذّین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین و نمکنّ لهم فی الارض و نری فرعون و هامان و جنودهما منهم ما کانوا یحذرون.»  (سوره قصص، آیه 5 و ) 

و اراده کردیم  منت پذیریم , کسانیکه که ضعف و ناتوانی‌شان مورد درخواست بوده است را امامان و پیشوایان و میراث‌داران قراردهیم . و امکان دهیم آنها را در زمین و ایشان را به فرعون و هامان و لشکریانشان از آنچه که نسبت به آن خودداری میکردند ، بنمایانیم .

این اراده‌ی خداوند نیز همانند اراده‌های دیگرش بخوبی تحقق یافته‌است . بدانگونه که بعد از رحلت پیامبر ، بموازات خواست طاغوتها ، آنهنگام که شایستگان را از حقوق حقه‌ی خویش محروم و خلع قدرت نموده و آنها را ضعیف و ناتوان خواستند ، خداوند اراده خویش را عملی ساخت و این خلع شدگان از قدرت یعنی امامان راستین را یکی پس از دیگری ، برای مردم  قرارداد تا از منبع میراث جدّشان پیامبر ، راهنمایان و ارشادکنندگان مردم باشند . و چنان امکانی برای این هادیان ، از طرف خداوند فراهم شد که با اینکه  قدرت و ثروت و مکنتی   نداشتند ، محل مراجعه مردم و حاکمان بر قلوب مردم بودند . و همین عزّت و اقتدار ، همیشه همچون کابوس در چشم و ذهن طواغیت فرعون صفت ، خودنمایی میکرد .
وجود مولا علی و فرزندش امام حسن (علیهماالسلام) برای قدرتمداران ثلاثه و معاویه و نیز وجود سیدالشهداء برای یزید و هکذا وجود سایر ائمه و امام رضا (علیهم السلام) برای حاکمان اموی و مروانی و عباسی و مامون ، همه و همه و در ادامه تا کنون وجود هادیان و مرشدان و ....  تا ظهور موعود ، در حقیقت تحقق مستمر و بی‌وقفه‌ی  وعده‌ی باریتعالی است . تا بدانیم همواره مرشدان و راهنمایان محبوب مردم خار چشم حاکمان و طالبان قدرت بوده و هستند زیرا  والیان قدرت بخوبی میدانند که سلطه و سیطره‌شان پوشالی و بر ظواهر زندگی مردم است ، و باز بخوبی میبینندکه تسلط و سیطره ی واقعی ، از آن پیشوایان و شایستگان است که بر دل و روح مردم حکومت مینمایند .