ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 |
رمضان ماهی است که در آن بیش از تمامی ماهها ، کلمات ثواب و گناه مورد استفاده قرار گرفته و بصورت همگانی نسبت به آن توجه ویژه میشود . ولی از آنحا که مفهوم آن به درستی درک نشده است ، لذا کاربرد درستی از آن نزد ما ایجاد نگردیده است .
در قرهنگ دینی ما معمولاً ثواب در خواندن قرآن و عمل به نسخه های معرفی شده در کتابهای ادعیه جستجو میشود .
کسانی که با ” مفاتیح الجنان” و برخی کتاب دعاها آشنا هستند ، حتماً وعدههای دستو دل بازانه! برخی حاشیهنویسان را که “ثواب”های سخاوتمندانهای را برای خوانندگان برخی ادعیه تعیین کردهاند، خواندهاند . از قبیل: هرکس این دعا را بخواند ثواب دهسال نماز و روزه به حساب او نوشته می شود، هرکس …. ثواب هزار حج و زیارت را نصیب می شود ، هر کس ….!!
در بستر چنین باورهائی است که عوامالناس میپندارند وقتی با ده دقیقه دعای بی خرج و خدمت ، ثواب سالها مجاهدت را میتوان کسب کرد ، چرا راه دور برویم ؟… وقتی ضرائب صد و هزار و … به رایگان و بدون زحمت ثواب ما را زیاد می کند ، چرا خود را به دردسربیندازیم !؟
تصور بسیاری از توده های مردم از مسئله ” ثواب و گناه” همچون نمره خوب و بد مدرسه است که به کرم معلم بستگی دارد ؛ در این حالت نمره اعتبار و امتیازی است که معلم به ما می دهد و میتواند بر حسب حالات او یا پارتی بازی ما متغیر باشد. چیزی است مستقل و بیرون از وجود ما که اختیارش به دست دیگری است . اما اگر آنرا همچون “دانش و تجربه”ای که در مدرسه یا جامعه فرا میگیریم ، تصور کنیم، مسئله به کلی فرق میکند. در این حالت ” ثواب” کاملا درونی و ذاتی و غیر قابل بذل و بخشش و خرید و فروش می گردد.
مفهوم قرآنی “ثواب”
کلمه “ثواب” که با مشتقاتش ۲۸ بار در قرآن تکرار شده ، از ریشه ” ثوب” می باشد . ثوب یعنی رجوع چیزی به محل یا حالت اولیه خود. مثل : فلانی به خانه اش برگشت . قرآن خانه کعبه را ” مثابه للناس” نامیده است (بقره ۱۲۵) ، زیرا مردم دائما به آن رجوع می کنند . مثابه” اسم مکان ثواب است ، یعنی مرکز آمد و رفت و اجتماع مردم .
رجوع تنها مختص انسان نیست ، واکنش و بازتاب و عکس العمل و … را هم میتوان نوعی رجوع نامید . به تعبیر قرآن دستاورد نیک و بد انسان که نتیجه و جزای طبیعی عمل اوست ، رجوع عمل به خودش (ثواب) تلقی میشود . ثوابی است که ممکن است مادی یا معنوی ، بد یا نیک باشد .
ما عموماً ثواب را مثبت تلقی می کنیم ، اما قرآن عذاب کافران را نیز ثواب عمل آنان شمرده است : مطففین ۳۶ – هَلْ ثُوِّبَ الْکُفَّارُ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ
ثواب میتواند پیروزی نزدیک (…وَأَثَابَهُمْ فَتْحًا قَرِیبًا) - غم فراگیر(…فَأَثَابَکُمْ غُمَّاً بِغَمٍّ) - بهشت موعود (فاثابهم اله بماقالواجنات…) - و… باشد، که البته ما فقط سومی را ثواب تلقی می کنیم!
همه ما از صبح تا شب در حال کار و تلاش هستیم تا روزگار بگذرانیم ، برخی یکسره در کسب دنیا و راحت و رفاه خود و وابستگانمان هستیم و برخی علاوه بر دنیای مادی ، برای خانه آخرت هم تلاش و تکاپو میکنیم . ما فقط کار دسته دوم را از جنس ” ثواب” می شناسیم ، اما قرآن هر دو را ثواب نامیده است ، زیرا هر دو دستاورد انسان است ، دستاوردی فانی یا باقی ، موقت یا دائم : آل عمران ۱۴۵ –… وَمَن یُرِدْ ثَوَابَ الدُّنْیَا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن یُرِدْ ثَوَابَ الآخِرَةِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ… و هرکه خواهان ثواب (دستاورد) دنیا باشد ،نصیبش خواهیم کرد و هر که خواهان ثواب ( دستاورد) آخرت باشد ( نیز) نصیبش خواهیم کرد؛ و(البته) سپاسگزاران را پاداشی ( مخصوصی) خواهیم داد.
نساء ۱۳۴- مَّن کَانَ یُرِیدُ ثَوَابَ الدُّنْیَا فَعِندَ اللّهِ ثَوَابُ الدُّنْیَا وَالآخِرَةِ و … هر که (فقط) ثواب دنیا را میخواهد ، (بداند که) ثواب دنیا و آخرت در اختیار خداست ، و خدا شنوا و بیناست .
البته قرآن ما را تشویق کرده است حالا که هر تلاشی بکنید ، خدا ثواب عملتان را بیکم و کاست به خودتان بر میگرداند ، چرا رعایت ایمان و تقوا نمیکنید تا دستاورد (ثواب) بهتری از جانب خدا داشته باشید : بقره ۱۰۳ – وَلَوْ أَنَّهُمْ آمَنُواْ واتَّقَوْا لَمَثُوبَةٌ مِّنْ عِندِ اللَّه خَیْرٌ لَّوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ - و کاش می دانستند اگر ا یمان آورده و پرهیزکار می شدند، ثوابی (نتیجه ای) که از جانب خدا (می گرفتند) بهتر بود.
آنچه عموماً بدنبال آنیم، فانی و موقّت است ، توصیه قرآن این است که کارهای شایسته بادوام (باقیات الصالحات) را که بهترین محصول(ثواب) را دارد آرزو کنیم : کهف ۴۶ – الْمَالُ وَالْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَالْبَاقِیَاتُ الصَّالِحَاتُ خَیْرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَوَابًا وَخَیْرٌ أَمَلًا - ثروت و قدرت (مال و پسران) ، زیور زندگی دنیاست و آثار شایسته و پاینده نزد پروردگارت از نظر ثواب (دستاورد زندگی) و آرزو کردن بهتر است .
بطور خلاصه از مطالب فوق به این جمعبندی میرسیم :
* ثواب اعتباری و قراردادی و بخشیدنی نیست ، ذاتی وزحمت کشیدنی است
* ثواب مثل علم و تجربه کسب کردنی است . کالا نیست که هدیه داده شود . میوه درخت وجود انسان است
* ثواب بازتاب اعمال انسان در روح و روان و ذرات وجودی اوست که برای ابد باقی می ماند .