کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد
کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد

ملی شدن صنعت نفت

29اسفند، همواره خاطره‌یی غرورآفرین را درحافظه فرزندان آزاده ایران وپویندگان آزادی وبهروزی ملت ، زنده می‌کند. ملی‌شدن صنعت نفت، درنتیجه تلاشهاومبارزات خستگی‌ناپذیر دکترمحمدمصدق پیشوای نهضت ملی و ضداستعماری مردم ایران وتصویب لایحه قانونی ملی‌شدن نفت ایران توسط مجلس در29اسفند 1329، یک پیروزی بزرگ را نصیب ملت ایران کرد. اقدامی که منجر به استیفای حقوق مردم ایران برمنابع و ثروتهای ملی خودشان گردید و قلبهای همه مشتاقان آزادی و استقلال میهن را شاد کرد، و همچنین به‌مثابه مشعلی راهگشای مبارزات ملی و ضداستعماری ملت ایران و الهام‌بخش جنبشهای استقلال‌طلبانه منطقه شد.

درسالگشت این پیروزی بزرگ ، با نگاهی گذرا بر وقایعی که منجر به حصول این پیروزی شد ، خاطره مبارزات دکترمصدق را گرامی می‌داریم.

مصدق، مبارزه خود برای ملی کردن نفت را از دوره چهاردهم مجلس شورای ملی آغازکرد. دراثر پیشنهاد و تلاش او، قانون منع مذاکره درباره امتیاز نفت به‌ صورت یک ماده واحده به‌ تصویب رسید. به‌ موجب این قانون، دولت از هرگونه مذاکره حولِ دادنِ امتیازنفت به قدرتهای بیگانه منع می‌شد. درهمین دوره ، مخالفتها واعتراضات شدید دکتر مصدق علیه دکترمیلیسپو و سیاست ضد ملی که او پیش می‌برد ، منجر به برکناری وی ازسمت خویش و اخراج از ایران گردید.

پس از پایان دوره مجلس چهاردهم ، استعمار و مزدورانش درهیأت حاکمه ، مجلس را برای 16ماه به‌ تعطیلی کشاندند و وقتی که پس ازاین تعطیلی، انتخابات دوره پانزدهم مجلس شروع شد، دشمنان مصدق باتوسل به تقلبات و تشبثات دیگر، مانع انتخاب‌ شدن دکترمصدق به‌ نمایندگی مجلس شدند.

اما مصدق درخارج ازمجلس به مبارزه آزادیخواهانه خود ادامه داد. در 15 بهمن1327 شاه ترور و زخمی شد. هیأت حاکمه ، این حادثه را دستاویز قرارداد تا بااعمال فشار و سرکوب ، دست به زدوبندهای تازه‌تر استعماری بزند.

از جمله این زدوبندها، قراردادی بود که بین گس، نماینده شرکت استعماری نفت، و گلشاییان وزیر دارایی وقت منعقد شد و هیأت حاکمه در آن قرارداد آشکارا منافع انگلیس را برمنافع ملت ایران ترجیح داد. آنها میخواستند این قرارداد را از تصویب مجلس بگذرانند و به آن شکل قانونی بپوشانند.

اما مصدق و یارانش درفاصله پایان مجلس پانزدهم و آغاز مجلس شانزدهم ، افشاگریهای خود را برعلیه قرارداد گس-گلشاییان ادامه دادند وماهیت این قرارداد زبونانه را برای مردم برملا ساختند. مردم نیز درحمایت از مصدق ونمایندگان واقعی خود تظاهرات متعددی علیه شرکت نفت ایران-انگلیس برپا کردند.

درانتخابات دوره شانزدهم ، مصدق و یارانش در اعتراض به تقلبات انتخاباتی که با هدف حذف مصدق و یارانش ازسوی هیأت حاکمه صورت می‌گرفت، به‌ یک تحصن واعتصاب‌غذا که چهارروز به‌طول انجامید دست‌زدند. این اقدام نیز با حمایت همه‌جانبه مردم مواجه گردید وباعث شد مصدق به‌عنوان نماینده اول تهران به‌مجلس راه پیدا کند.

دکترمصدق در این دوران ، ملی کردن صنعت نفت درسراسر کشور را هدف اصلی مبارزه خود قرارداده بود. ولی ازآن‌سو دربار و ایادی استعماری، به‌منظور مخالفت با اهداف مصدق و حفظ منافع غیرملی، رزم آرا را به نخست‌وزیری گماردند.

روز چهارم آذرماه سال 1329، پس از یک‌رشته مبارزات روشنگرانه مصدق، وجروبحثهای طولانی در مجلس، پیشنهاد ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور، توسط دکتر محمد مصدق به کمیسیون نفت ارائه شد.

این پیشنهاد تحت فشارهای ارتجاعی - استعماری مورد قبول واقع نشد.اماشور و هیجان عظیمی در میان مردم به‌وجودآورد. مردم در سراسر کشور علیه شرکت نفت و به‌دفاع ازمصدق وطرح ملی‌شدن نفت دست به تظاهرات عمومی زدند.خشم و نفرت عمومی نسبت به منافع غارتگرانه درایران برانگیخته شد و اهمیت ملی‌شدن صنعت نفت برای مردم بیش‌ازپیش روشن گردید.

رزم آراکه تصمیم به دفاع ازشرکت نفت وپیشبرد سیاست غیرملی خود گرفته بود، فشار به مردم را افزایش داد. روزنامه‌های ملی توقیف شدند و دکترفاطمی و چند تن از روزنامه‌نگاران به زندان افتادند. دکتر مصدق درجلسه سی‌آذر مجلس در محکوم کردن اقدامات سرکوبگرانه رزم آرا، عزم ملت ایران را برای ملی کردن نفت بیان نمود و گفت:

ملت بیدار ایران خوب می‌داند که این مضیقه‌ها به‌دست خدمتگزاران شرکت غاصب نفت فراهم می‌شود و دولت ما نیز از آنان پشتیبانی نموده و در صدد شکستن قلم و بریدن زبان اقلیت و ملت ایران است. رسما اعلام می‌کنیم که ملت ایران هرقراری غیر از ملی‌کردن نفت را که حق مسلم اوست به رسمیت نخواهد شناخت. و این مبارزه مقدس تا نیل به‌هدف همچنان ادامه خواهد یافت .

رزم آرا در اسفند 1329 درجریان یک ترور کشته شد. پیکار به اوج خود رسیده ‌بود. شعار ملی شدن نفت، هرچه‌بیشتر منجر به وحدت وانسجام صفوف مردم گردید و مبارزات آنان را سمت‌وسو بخشید.

مصدق نیز با هوشیاری تمام، شور و استقبال مردم را به‌سیل خروشانی بدل ساخت. علیرغم دسیسه‌های بسیار و مکر فراوان دشمنان داخلی و خارجی مردم، سرانجام براثر فشار افکار عمومی و مبارزه شدید ملت ایران درتاریخ 29 اسفند سال 1329 لایحه قانونی کمیسیون نفت مبنی بر ملی شدن صنعت نفت ایران به‌تصویب مجلسین رسید.

چنین بود که پیشوای نهضت ضداستعماری ایران با یاری مردم، موانع استعماری و ارتجاعی را از پیش‌پا برداشت و یک گام بلند و افتخارآمیز درجهت احقاق حقوق خلق به‌پیش نهاد و مصدق به‌عنوان سمبل میهن‌پرستی و استقلال‌طلبی در قلوب تمامی مردم ایران جای گرفت. پس ازتصویب لایحه ملی شدن صنعت نفت، جنبش ضداستعماری مردم به‌رهبری مصدق وارد مرحله جدیدی شد. و دکتر مصدق در اردیبهشت سال 1330 با اکثریت آراء مجلس به نخست‌وزیری انتخاب شد.

واپسین روزهای اسفند

واپسین روزهای اسفند است

نرخ صوت‌قناریان چنداست؟!
در خیابان نشسته تکیه به کاج
پسرک چوب عود کرده حراج
بوی کبریت و عود می آید
از دلش بوی دود می آید!
دوره گرد نسیم چرخی زد
تلنگر به روح برخی زد

         ****

واپسین روزهای اسفند است

ماهی ازرقص‌خویش شرمنده است
چشم آبی دختری تنها
گره خورده به تنگ ماهی ها
دختری با نگاه دریایی
حسرتی قدِّ تُنگ یک ماهی
دستی از جنس عشق ، پنهانی
آمد  این  روزهای  پایانی
ماهی سرخ را به دختر داد
اشک دریا میان تُنگ افتاد
چشم ماهی که محوِ دریا شد
روزی هر دوشان مهیّا شد
           ****
واپسین روزهای اسفند است
موسم کشت و کار و پیوند است
باغبان ! باغ را هَرَس کردی؟
شاخه راصاف‌و پیش‌وپس کردی؟
شاخه ی زائدی تناور شد
باعث اُفت رشد باور شد
شکّ و تردید را قلم کردی؟
ساقه ی عشق را عَلَم کردی؟
تقویت کن نهال ایمان را
خاک اندیشه های گلدان را
ریشه ی استوار بینش را
بهترین باغ آفرینش را ...
         ****
واپسین روزهای اسفند است
موعد توبه ی خردمند است
سطح آیینه غرق زنگار است
غفلت و تیرگی پدیدار است
رنگ دلهای ما چرا تار است؟
لَکّه بر پرده های پندار است
شیشه ی چشم ها غبارآلود
از پس پرده های خاک اندود
غصه پیغام دلخوری آورد
دوده ی کینه سینه را پر کرد
ما که از عاشقی خبر داریم
کینه ها را ز سینه برداریم
دل خود را که شستشو کردیم
سوی معشوق خویش برگردیم
            ****
واپسین روزهای اسفند است
این سلامی زمهرو پیوند است
لحظه های شکوه لبخند است
اهرمن زین شکوه در بند است
چه کسی  در گذار آخر  سال
از عملکرد خویش خرسند است؟!

سیدةنساءالعالمین

سری کجاست که در وی هوای کوی تو نیست؟
دلی کجاست، که سرمست آرزوی تو نیست؟
روز سوم جمادی الثانی مصادف است با وفات حضرت صدیقه‌کبری فاطمه‌زهرا(ع)، بزرگ‌بانویی که در فرهنگ اسلام، سیدةنساءالعالمین (سرور بانوان جهان)، نامیده شده است.
فاطمه‌زهرا الگوی برجسته‌ی یک مبارز و پیکارگر در میدانهای نبرد عقیدتی و سیاسی و اجتماعی با ارتجاع جاهلی دین‌فروش و قدرت‌طلب بود و به‌دلیل همین شجاعت و شهامت ایستادگی دربرابر آنها و شفافیت مطلق در دفاع از ارزشهای توحیدی و انسانی بود که پیامبر اسلام به ‌او لقب برترین زنان جهان را داد.
فاطمه(ع) چهارمین دختر پیامبر اسلام حضرت‌محمد(ص) و خدیجه(ع) است. حضرت‌محمد از همسر بزرگوارش خدیجه(ع) ۶فرزند داشت که ۴دختر و دو پسر بودند. پسران، قاسم و طاهر نام‌داشتند و دختران به‌ترتیب زینب، رقیه، ام‌کلثوم و فاطمه نامیده شدند.
دختران پیامبرکه به‌تمامی از اولین‌زنان پیش‌قدم در اسلام به‌شمار می‌روند، در‌آغاز اسلام دست به ‌فداکاریهای درخشانی زدند. از‌جمله، رقیه و ام‌کلثوم با‌اینکه به‌تازگی عروس شده بودند، به‌خاطر حفظ دین خویش،جدایی از شوهران خود(پسران ابولهب) را ترجیح دادند .
فاطمه(ع) در طول زندگی کوتاهش‌(حئاکثر تا 28 سالگی) ، در سه‌مرحله نقش بسیار مهمی در معرفی حقیقت اسلام و رساندن پیام محمد(ص) ایفا نمود.
اولین‌دوره، زمانی بود که پیامبر در مکه آماج کین‌توزی جاهلی قریش قرار داشت. در این‌دوران، فاطمه در دفاع از پیامبر دل به‌خطرها می‌زد و سر از پا نمی‌شناخت.
دوران بعدی در مرحله هجرت پیامبر به‌مدینه است. در این‌دوران مسئولیت فاطمه، شناساندن و احیای شخصیت زنان و تربیت نسل جدیدی از زنان موحد بود. یکی از القاب حضرت فاطمه «محدّثه» است یعنی کسی که پیامها و سخنان پیامبر را برای دیگران بیان می‌کرد. زنان مدینه از سخنان گرم و شیوای فاطمه به‌وجد می‌آمدند و به‌عنوان یک انسان مستقل و یک موحد و مسلمان قد می‌کشیدند.
سومین مرحله در رسالت فاطمه(ع) ‌ ، پس‌از وفات پیامبر بود. زمانی که دین و جامعه جوان به‌جامانده از پیامبر با انحرافها و کجرویها در معرض تهدید قرار گرفته بود. دراین‌دوران‌ فاطمه به ‌سابقه بی‌همتای علی در اسلام و برتری او در جهاد و دانش و تقوا استناد می‌کرد و باکی نداشت ازاین‌که دفاع او از کسی که همسرش نیز بود‌ ، ازسوی افراد سطحی‌نگر و یا مغرض چگونه ممکن است‌ تعبیر شود. او سفارش پیامبر اکرم در روز غدیر را خاطرنشان می‌کرد و بر جایگاه علی به‌عنوان یگانه برادر عقیدتی پیامبر تأکید می‌کرد و تصریحات فراوان پیامبر در فضیلت و ارجحیتهای دینی و مبارزاتی علی را نقل می‌کرد.
مضمون مبارزه‌یی که فاطمه(ع) پس‌از پیامبر به‌پیش برد، معرفی پیشوای شایسته موحدان پس‌از محمد(ص) بود. این‌همان‌آزمونی بود که فاطمه تا پایان عمر به‌آن‌پرداخت. و پس‌ازاو نیز مضمون مبارزه‌یی تاریخی شد که پرچمش همواره بر دوش اهل‌بیت پیامبر دراهتزاز ماند. این‌مبارزه، دفاع از علی(ع) و شناساندن چهره واقعی اسلام بود.
فاطمه حتی در آخرین لحظات حیاتش چنین خواست که پیکرش نیز پرچم اعتراضی علیه برداشتهای انحرافی و ارتجاعی جاهلی از اسلام در تاریخ باشد. پس به‌هنگام وفات و آن‌گاه که سفر خود به‌جاودانگی را نزدیک احساس کرد، به‌علی(ع) وصیت و سفارش کرد که او را شبانه و در اختفا و بدون حضور هیچ‌کس غیر از خانواده کوچک خودش به‌خاک بسپارد، و مزار او را نیز از همگان پنهان دارد، اینچنین بود که محبوب‌ترین کس پیامبر که به‌فاصله بسیار کوتاهی پس از او درگذشته بود، در غربتی جانگداز، در تاریکی و خلوت شب توسط شویش و کودکان خردسالش و زن برده آزاد‌شده‌یی که فاطمه را عاشقانه دوست می‌داشت، در جایی ناشناس به‌خاک سپرده شد و مزارش نه‌تنها برای مردم آن‌زمان، بلکه برای همیشه ناشناخته ماند‌.
اگر‌چه پیکر فاطمه، آن‌روز، غریبانه و ناشناس در خاک خفت، اما خودش چشمه جوشان و کوثر فزایندگی، دنباله‌داری، پویایی و ماندگاری گردید که در تاریخ روان شد. و از دامن این‌چشمه‌ی سرشار از خیر و بالندگی بود که نسل پاک پیشوایان اسلام انقلابی و مردمی برخاستند.
این‌چشمه همچنان درحال جوشش است، و نوشندگان از این‌چشمه اکنون هزاران هزار شیعه ی مجاهدی هستند که در عرصه مبارزه با مرتجعین دین‌فروش حضور دائمی دارند و دامن آیین توحید را از لوث شرک و کفر و ارتجاع  پاک می‌سازند و خلقی را از جهالت و مکر ملحدین و دین‌فروشان می‌رهانند.