کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد
کندوی عسل غیاثکلا

کندوی عسل غیاثکلا

اگر فکر تو با ما یار باشد *** در این کندو عسل بسیار باشد

حسین اصلاح‌گر و ذبیح

یکسال قبل وقتی این وبلاگ کار خود را آغاز کرده بود در آستانه محرم قرار داشتیم و لذا حقیر توفیق آنرا داشتم که با نگارش مقاله سریالی با حسین در صحنه (در سه قسمت) ، فضای وبلاگ را متبرک به نام و مرام و منش و گفتار امام حسین (ع) و یارانش نمایم .

در آن نوشتار گزیده‌ای از بارزترین فرمایشات پربار سالار شهیدان حسین (ع) که حکایت از منویات و تفکر و نگرش و اهداف و مقاصد ایشان داشت مورد بررسی قرار گرفت و طی آن ، این امام همام را از هرگونه تفسیر به رآی صاحبنظران مبرا دانسته و اظهار شد که تمامی صحنه های کربلاء در حقیقت بخشی از نمایشنامه عشق‌ورزی حسین و یارانش بود که به کارگردانی حسین (ع) به نمایش در آمد . و البته اجرای این نمایش از روز هشتم ذی الحجه بهنگام خروج اجباری حسین از مکه آغاز و بالغ بر یکماه ( 32 روز) به اوج خود رسید تا آنجا که صحنه‌های پایانی آن براساس سبک خاص و منحصر بفرد ادبی و هنری ، با عنوان سبک عاشورایی بر جریده خلقت نقش بست و جاذبه‌ی آن قرنهای متمادی هرساله طی 10 روز محرم مشتاقان را بمنظور مرور و مشاهده تکراری خویش به تماشاخانه‌ها ( یعنی تکایا و حسینیه‌ها ) میکشاند تا تصویر مجازی آن نمایش مسحورکننده را بازسازی و بازبینی کنند .

بدیهی است این بخش از دوران زندگی حسین و یارانش هرگز قابل تحلیل و بررسی‌های عقلانی و منطقی معمول نیست . زیرا 32 روز پایانی عمر امام حسین (ع) که از هشتم ذی الحجه سال 60 قمری (هنگام عزم خروج از مکه  و ایراد خطبه عرفه در روز نهم ذی الحجه ) آغاز شده بود و تا روز دهم محرم که آن امام همام با الهام گرفتن از فلسفه قربانی ، خویشتن را دقیقاً با یکماه تاخیر ( یکماه بعد از عید قربان دهم ذی الحجه ) به قربانگاه کربلا رسانده بود ، به هیچوجه دارای شرائط زمینی و این‌جهانی نمی‌باشد تا با فرمولهای حسی و عقلی معمول ما انسانهای ناسوتی قابل محاسبه و مکاشفه باشد بلکه حس و حال و شرائط درونی و روحی امام و یارانش کاملاً  ملکوتی و لاهوتی و آن‌جهانی بوده و ما انسانهای قابیلی بجز تجلیل و تعظیم و تکریم و تقدیس از امام و یارانش نه قادر به کاری دیگر هستیم ونه تکلیفی غیر از آن داریم . و اگر مقرر باشد ( تا به هنگام اقتضاء ) این بخش از عمر امام و یارانش را الگو قرار داده و از آن درس بگیریم . فقط و فقط اختصاص به آن لحظه دارد که ما انسانهای قابیلی در بزنگاههای عشق‌ورزی خویش نخواهیم به قربانی کردنهای تمثیلی و نمایشی و مجازی به پیشگاه معبود ، بسنده نموده  و بخواهیم هابیل‌وار تمامی داشته‌های خویش را در قالب یک قربانی ارزشی و حقیقی به معشوق پیشکش نمائیم ، در اینصورت با الهام و الگو برداری از این بخش از عمر 32 روزه میتوان راه پرواز و عروج به سراپرده‌ی یار را پیش گرفت و به وصال دست یافت .  

ولی آنچه که از امام حسین (ع) میتواند در زندگانی ما انسانهای زمینی هدایتگر باشد ، در حقیقت رهنمودها و سیره این امام از ابتدای عمر پر برکت تا لحظه خروج از مکه میباشد . که عصاره و مرکز ثقل آن رهنمودها در وصیت‌نامه امام بهنگام خروج از مدینه به قصد مجاور شدن خانه کعبه ، تجلی نموده است . فی الواقع این وصیت‌نامه نمایانگر تکلیف و هدف حسین برای انجام مسئولیتش بعنوان یک امام میباشد .

در وصیت‌نامه دلیل خروج امام از مدینه (بعد از تحمیل بیعت با یزید از طرف والی مدینه) بوضوح مشخص شده است و آن دلیل ، چیزی جز " اصلاح امت جدش از طریق امر به معروف و نهی از منکر " عنوان نگردیده است :

إنما خرجت لطلب الإصلاح فی امة جدی(ص) أرید أن آمر بالمعروف و أنهی عن المنکر و أسیر بسیرة جدی و أبی علی بن أبی طالب

امام با بیان این جمله در حقیقت وظیفه و تکلیف خویش را بعنوان یک امام تشریح می‌نماید . بخوبی مشهود است که  تکلیف امام حسین علیرغم دیدگاه بسیاری از زعیمان‌حوزه علمیه قم ، تشکیل حکومت اسلامی نیست . کاملاً مشخص است که تکلیف امام حسین برخلاف دیدگاه مجاهدان و مبارزان انقلابی ، مبارزه با حکومت ظالمانه ی اموی و یزیدی از طریق جنگ و جدال و قتال و براندازی نیست .

بلکه کار امام و وظیفه‌ی او بدانگونه که امام  در این وصیت‌نامه بر آن تاکید نموده است ، اصلاح امت جدش ( یعنی مسلمانان ) میباشد . و از همه مهمتر پروسه این اصلاح از طریق ضرب و شتم و فشار و زندان و شلاق و جاری نمودن ولایت جبری و مطلقه بر امت محمد ( مردم ) نیست ، بلکه فرآیند این اصلاح را از طریق امر به معروف و نهی از منکر و معرفی سیره پیامبر و پدرش به امت جدّش (آنهم با عمل کردن به آن سیره ) اعمال مینماید .

و بدرستی همین است و جز این نیست که اگر امت محمد اصلاح شده باشند هیچگاه ، فریب مکر و تزویر ظالمان یزیدی را نخورده و ظلم پذیر نخواهند بود . و لذا اگر امت محمد اصلاح شوند خود بخود حکومت ستمگران را بر انداخته و حکومت صلح و عدالت و آزادی را برقرار خواهند ساخت .

پس اگر شیعه آن امام هستیم و خود را پیرو آن امام میدانیم ، بیائیم ده روز محرم از سال را تجلیلگر و تکریم‌گر بزرگی و جلال و عظمت امام و یارانش باشیم و بقیه سال را تحلیلگر و محقق بوده و با تکیه بر سیره آن امام  فرآیند اصلاح را بر خویشتن ، جاری و ساری سازیم . و با اینکار از صفات و خصائص انحرافی یزیدی خلاصی یافته و متخلق به خلقیات و خصائص حسینی گردیده تا بدون شرمساری از آن بزرگوار ، دهه اول محرم را به تجلیل و تکریم و مدح آن بزرگوار بنشینیم . نه اینکه اصلاح نشده و با برخورداری از روحیات یزیدی در مجالس تکریم امام حسین شرکت نموده و ضمن بزرگداشت عظمت آن بزرگوار ، ثناگوی یزیدیان و ستمگران شویم .